در خلوت خود تورا تجسم کردم
از بوی نسیم تو تیمم کردم
رفتم به نماز عشق و محراب حضور
آشفتگی همیشه را گم کردم
ع.ف
ای دریغا که همه مزرعه ی دلها را
علف هرزه ی کین پوشانده ست
و همه مردم شهر
بانگ برداشته اند
که چرا سیمان نیست
و کسی فکر نکرد
که چرا ایمان نیست
و زمانی شده است
که به غیر از انسان
هیچ چیز ارزان نیست
حالا اگه من به روز نکنم شما نباید بیاید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اگه یه همراه دقیقا موقعی که بهش نیاز داری تنهات بذاره چیکار میکنی؟
کی خدارو شناخته ؟
من که دارم قاطی میکنم آخه خیلی مهربونه
خیلی بده تا وقتی که تو یه کاری موفق میشیم تازه یادمون میافته که خدا کمکمون کرده ولی موقع شکست نمیگیم که بازم خدا کمکمون کرده و حتما صلاحی بوده مگه نه؟