بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم
بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم

اگر و اما پس فردا...

یکی اومد گفت دو تا پس فرداش رفت آقا شیره به بزه گفت قورمه سبزی می‌خوری ؟بهش(بزه نه ها من گفتم) گفتم هنوز خیلی زوده دست بردار گفت پس کی بریم پارک که جنگ شد و افطاری دعوتمون کرد ما هم به غلامحسین یوسفی غایب شدیم تا بره سربازی....!

رمضان مبارک

چه قدر زود اومد! 

قدومش گلباران 

چه دیر می‌فهمیم که زندگی همان روز‌هایی بود که زود سپری شدنش را آرزو می‌کردیم...!

باز مثل همیشه

 مثلا... دلمو به دست آورد!

مثل همیشه پیچوندم.... 

با دروغاش،یا نه ... 

جوری حرف زد که انگار من بدهکارم 

برام مهم نیست!

برام مهم نیست که کی این پست رو می‌خونه... 

 غریبه، آشنا... فرقی نمی‌کنه 

 چی فکر می‌کنه،اصلا به من ربطی نداره که مردم چی‌فکر می‌کنن... حتی راجبه من....! 

 ولی دلم گرفته ازش ...به حرفایی که می‌زنه شک دارم... دلم می‌خواد منظورشو بفهمم... ولی نمیشه از ته ته قلبم دوسش دارم اما اون باور نداره منم تصمیم دارم مثل خودش رفتار کنم... اما خیلی سخته باید پا رو دلم بذارم می‌دونم که الان همتون فکرتون رفته سراغ رفیق و... نه ما این کاره نیستیم ... 

اصلا کی گفته که دوست داشتن یا عشق فقط مخصوص جنس مخالفه؟؟؟ 

 البته میدونما کلا این عشق بااون یکی عشق فرق می‌کنه... 

فقط تنهام... 

تنها تر هم میشم چون قراره پا رو دلم بذارم....! 

بی وفا

سلام 

از بابت تاخیر واقعا متاسفم... 

اما ... اگه از یکی که میمیری براش دلت بگیره، دلت بشکنه و نتونی بهش بگی چی‌کار میکنی؟؟

لبیا

ytikfuyuyuk!!!!!!!!!