بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم
بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم

تیمم

در خلوت خود تورا تجسم کردم

        از بوی نسیم تو تیمم کردم

رفتم به نماز عشق و محراب حضور

        آشفتگی همیشه را گم کردم 

 ع.ف

نظرات 6 + ارسال نظر
navid سه‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:55 ب.ظ http://lawbreaker.blogsky.com

سلام خوفی
شعر قشنگی بود

نوید چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:04 ب.ظ

راستی تبسم جان ، روزمادر رو بادم رفت اینجا تبریک بگم، با اینکه خیلی دیره "مادر" ارزشش رو داره ... :)

نوید دوشنبه 1 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 03:28 ب.ظ http://lawbreaker.blogsky.com

سلام نیستی هنوز والا گفتم امتحانا تموم میشه هی میای اما مثه اینکه سرت شلوغه خلاصه اینکه من آپم

جواد یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:35 ب.ظ http://www.javad-hashemi.blogfa.com

سلام
در آرزوی آنم که آرزویی نداشته باشم
ولی آن روز که نخواهد آمد
پس آرزو می کنم که به آخرین آرزویم برسم
راهی گم کردم ولی راهنمایی پیدا نمی کنم
در تاریکی گیر افتادم ولی چراغی پیدا نمی کنم
به دنبال نوری رفتم وقتی رسیدم به انتها با کرم شبتابی برخورد کردم که راهش را گم کرده بود حالا من شدم راهنمای همون کرمه تا برسونمش به منزلش

تلاله دوشنبه 8 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:22 ق.ظ http://talaleh.blogsky.com

دوست عزیزم
سلام
این یک دعوتنامه برای شماست که تسکینی برای دلتنگی یک دختر باشید...
پایدار باشید

rabiolanam جمعه 12 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 01:26 ب.ظ http://www.rabiolanam.blogfa.com

سلام ممنون از لطفت با نام تبسم لینکت کردم سری بزن به ما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد