امروز 13 فروردین ( روز طبیعت ) مصادف با 11 رمضان ، باد می وزد و گرد و خاک همه جا را فراگرفته ، با دهان روزه تصمیم گرفتم بیرون نروم و بعد از مدت ها بیام اینجا سر بزنم ، سری به وبلاگ دوستان قدیمی بزنم

چقد سبک نوشته ها تغییر کرده ، خیلی از کلمات و اصطلاحات را اولین باره دارم می بینم ، دوستان قدیمی کمتر می نویسند فکر می کنم دیگه مشکلات زندگی اجازه فعالیت در وبلاگ را بهشون نمیده .

فضای مجازی شده همون واتس آپ ، تلگرام ، فیس بوک ، اینستاگرام ، روبیکا ، بله و ...

یاد گذشته بخیر ، حدود 15 سال از شروع فعالیتم گذشته !!!!!

برچسب‌ها: طبیعت, رمضان, گرد و خاک

1. شب اعلام شد که تفاهمنامه همکاری 25 ساله بین ایران و چین امضا شد
2. صبح ( حدود ساعت 11 ) از خواب بیدار شدم ، خبر جدید دیدم : جسد خانم نامداری بعد بیش از 24 ساعت از فوتش در منزلش پیدا شد
3. عصر یه جایی چند نفر داشتند درباره ثبت نام برای شوراهای اسلامی صحبت می کردند ، یک نفر گفت چرا هلر با جمعیت حدود 7 هزار نفر و فاصله حدود 20 کیلومتری با مرکز شهرستان قشم و قرار داشتن در محدوده منطقه آزاد ، میزان آسفالت کوچه هاش ، خیلی کمتراز روستاهای کوچک و دورافتاده است چرا سالن ورزشی نداریم؟ و کمبودهای دیگه را شمرد .

   خودم را قانع کرده بودم که هیچکدوم از این موارد ربطی به من نداره ، مورد دوم مربوط به یک خانواده است به من چه ربطی داره در مسائل زندگی دیگران تجسس کنم ، مورد سومی : من و بقیه اهالی روستا شورا انتخاب کردیم تا نماینده ما باشد و برای پیشبرد و آبادانی روستا فعالیت کند ( من که کاره ای نیستم ) ، مورد اول : مسئولین از مسائل و مشکلات کشور بیشتر اطلاع دارند و بهتر تشخیص میدن چه چیزی به نفع کشوره ، من که سررشته ای در این موارد ندارم .

     بعد یادم آمد اجاره آبهای خلیج فارس به چینی ها برای برداشت از آبزیان ، که با دخالت ماهیگیران جنوب و حمایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، این اجاره نامه یا تفاهمنامه متوقف شد ، شاید منم مسئولیتی در تک تک این موارد داشته باشم.

    

    

   چه برنامه ریزی هایی که برای 2 هفته آخر اسفند 98 و 2 هفته اول فروردین 99 نکرده بودید؟!

   جوانانی که در نظر داشتند مراسم عقد یا عروسی را در این زمان برگزار کنند.

   خانواده هایی که برای تعطیلات و سفر ، کلی برنامه ریزی کرده بودند .

   در جزیره قشم ، بازاریان شهر قشم و درگهان که فروش اصلی آنها بهمن ، اسفند و فروردینه و بخصوص این حدود یک ماه که براشون خیلی مهمه ، و برای این زمان کلی سرمایه گذاری کرده و منتظر بودند .

  اما امسال این ویروس کرونا ، همه برنامه ریزی ها را بهم ریخت .

  سفارش شده که آخر هر تصمیمی که برای آینده میگیریم ، بگیم " ان شاءالله "

سال 98 با تموم خوشی ها و سختی های که همراه داشت به پایان رسید 

سال 99 ، اول صبح و در سکوت آغاز شد 

برای همه آرزوی تندرستی و پیروزی دارم 

شاید دوباره این وبلاگ فعال شه 

   عصر سه شنبه 23 شهريور با چند نفر از دوستان رفتم به محلی كه قرار بود گوشت های قربانی را جهت توزيع آماده نمايند ، افراد زيادی با سنين و جايگاه اجتماعی مختلف حضور داشتند و مشغول كار بودند ، 31 راس گاو كه در محل ديگری ( موزن ) ذبح شده بودند را به اين مكان منتقل نموده و در اين مكان ، پس از تكه تكه كردن ، بسته بندی و بين افراد نيازمند توزيع شد .

  هر راس گاو مربوط به 7 سهم بود كه مبلغ هر سهم 5500000 ريال توسط متقاضيان به انجمن خيريه مصلحين هر پرداخت شده بود ، يك سوم ( ثلث ) هر سهم توسط انجمن بين نيازمندان تقسيم و دو سوم هر سهم به منزل خريدار سهم تحويل شد.

   يك مشاركت جالب و زيبا را شاهد بودم شب ساعت حدود 22:30 به خانه برگشتم با اينكه بعد از مدتها حدود 7 ساعت كار كرده بودم نه تنها احساس خستگی نمی كردم بلكه خيلی خوشحال بودم و آرامش عجيبی داشتم.       

   سلام 

  عضويت در اينستاگرام ، وايبر و ... باعث شد مدتی فعاليتی در اينجا نداشته باشم ، اما موضوع سخنرانی شب های رمضان شيخ رحيمی در مسجد رسول هلر باعث شد تصميم بگيرم دوباره اينجا را فعال كنم ، اينجا از دوستان مطالب زيادی آموختم يكی از خواهران در ماه مبارك رمضان چند سال قبل در قسمت نظرات تاكيد فراوانی بر تدبر در قران داشت ، امسال شيخ رحيمی حدود 10 جلسه ( هر جلسه حدود 30 دقيقه ) از سخنرانی های شب های رمضان مسجد رسول را به موضوع تدبر در قران اختصاص دادند .  

 امروز اولين روز سال كه مصادف شده با اولين روز هفته ، برای اولين ديد و بازديد به وب دوستانی كه با هم در ارتباط بودم يا گاهی وقت ها كامنت های ارسال يا دريافت می كردم سری زدم ، جالب بود بعضی از دوستان ديگر فعاليت نداشتند و وب را حذف كرده بودند بعضی از دوستان هم نقل مكان كرده بودند ، بعضی آدرس ها هم توسط افراد ديگری استفاده می شد.

  در كشور ايران علاوه بر وجود چند زبان تعدادی لهجه و گويش نيز وجود دارد با اينكه افراد زيادی با لهجه های مختلف به راحتی صحبت می كنند اما هنگام نوشتن كلمات به لهجه محلی دچار مشكل می شوند و در هنگام نوشتن، تازه به تلفظ اين كلمات دقت می كنيم.

 علت نوشتن اين مطلب نظری بود كه " فوضول " نوشته بود :

"  یعنه کسه بلند نبو بره هوو بیاره " با اينكه اين عبارت به لهجه هلری نوشته شده است اما زمانی متوجه موضوع شدم كه به عنوان پستی كه نظر مربوط به آن بود دقت كردم ، از اين عبارت 2 برداشت می شود كه در هر دو موضوع قبلا مطلب نوشته بودم برداشت اول : يعنی كسی بلند نشد برود هوو بياورد ( مربوط به پست زن دوم )  ، برداشت دوم : يعنی كسی بلند نشد برود آب بياورد ( مربوط به پست حاشيه نماز جمعه).

شيخ محمد رحيمی در ادامه موضوع خطبه های گذشته مبحث اهميت نماز جماعت را توضيح دادند و با اشاره به آيات و احاديث به اهميت خواندن نمازهای صبح و عصر در مسجد و با جماعت پرداختند و تذكر دادند كه برخی از افراد آنقدر اين موارد را كوچك شمرده و از آن غافلند كه نماز صبح آنها قضا می شود ( بعد از طلوع خورشيد از خواب بيدار شده و می خوانند ) در ادامه به اهميت شركت در نماز جماعت عشاء اشاره نمودند كه در اين لحظه با گرفتگی صدا مواجه شدند و به همين دليل خطبه را خيلی خلاصه نموده و به پايان رساندند بعلت گرفتگی صدای شيخ ، آقای تاب امامت نماز را برعهده گرفت.

 جناب شيخ رحيمی چندين بار با سرفه سعی نمودند كه صدای خويش را صاف نمايند كه موفق به اين كار نشدند.

 نكته قابل تامل اين بود برای اين موارد ضروری محلی برای قرار دادن آب يا مسير مناسبی برای رساندن سريع يك ليوان آب به خطيب در نظر گرفته نشده است.  

چند روز قبل خبر زير در يكی از سايت های خبری مشاهده كردم : " قائم مقام وزیر راه و شهرسازی درباره واگذار مسکن به مجردها و الگوگیری از کشورهای پیشرفته در این زمینه اعلام کرد: در طرح‌های مسکنی جدید به بانوان مجرد با 35 سال سن تمام، مسکن واگذار می‌شود اما برای مردان مجرد هنوز تصمیمی اتخاذ نشده است." سوالی كه برای من مطرح است اين است كه وقتی طبق قوانين اسلام تامين تمامی هزينه های زندگی جنس مونث بر عهده جنس مذكر است ( اگر متاهل باشد وظيفه شوهر در صورت مجرد بودن وظيفه پدر ، جد ، عمو ، برادر و ... اگر هيچ يك از اين افراد حضور نداشته باشند يا توانايی تامين هزينه ها را نداشته باشند وظيفه دولت اسلامی است ) پس چطور اين تصميم گرفته شده است ؟ آيا قوانين اين كشورهای پيشرفته بر اساس دستورات اسلام بنا نهاده شده است كه ما در اين مورد از آنها الگوگيری كنيم ؟ به نظر من در واگذاری مسكن بايد اولويت با مردان باشد همين مسائل باعث می شود كه سن ازدواج افزايش يابد يا مردان قيد ازدواج را بزنند .