بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم
بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم

امان از دل ...

چی اومده به سر من... 

که دومین ساله که زینب باهام سر سنگینه.... 

وای زینب... 

دل آشفتگی میخواهم 

یادت هست؟! 

آن سال درکربلا دلم ماندکنج خیمه ات؟! 

نکند پس داده باشی؟!  

زینب...کاش مثل قبل در دلم حس میکردم حضورت را... 

قهر تا کی؟! 

اصلا مگر خاندان شما قهر هم میکند!! 

بی محلی کردن از شما دور است 

ببین چه کرده ام که لایق دوری ات شدم...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد