بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم
بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم

الهی شکر

و به بهترین نحو با همکاری دوستا از پس مراسم براومدیم... 

مراسمی شد که حتی کدای بالاتر که مخالف بودن ازش تعریف کردن... 

خیلی خوب بود خیلی.... 

شکرت 

پ.ن:همه چی رو رواله گوش شیطون کر... 

پ.ن:استاد اخلاق میگفتن انفاق سه نوعه عاطفی مالی معرفتی ... 

اون وقت تو هر سه تای اینا اول اولویت با والدینه بعد اقربین بعد یتامی... 

بعد کلاس از پدر و مادر گرفته تا خاله و دایی ای که سالی یه بارم تلفنی باهاشون حرف نمیزنم در مقابل تماس من که فقط قصد احوال پرسی و ابراز محبت داشت دارای دو شاخ گنده شدند...و در آخر هم حتی باورشون نشد که من چیزی نمیخوام....! 

نظرات 4 + ارسال نظر
fateme جمعه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:29 ق.ظ

عاشق اساتید اخلاق و اثراتشونم
یکی این خانم دکتر یکیم اون یکی خانم دکتر بشدت رو ترببیت ما تربیتیا تاثیر گذاشتن...

[ بدون نام ] شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 03:42 ب.ظ

سلام اونچه که تو می‌خواستی نه از اونا که از خدا بود.
موفق باشی

نیلوفر دوشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:32 ق.ظ http://rozesiyah.blogsky.com

اخی دخترمممممممممم

نیلوفر پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:02 ب.ظ http://rozesiyah.blogsky.com

دعوت شدید به وب مااااااااااااااااااااا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد