بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم
بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم

یه حس خوب دیگه

امشب یکی از بچه های خوابگاه اومد تو اتاق ما:

ما درحال سر و کله زدن با درسا

تق تق...

بفرماییید!

سلاااام!

یکی از بچه های سوئیت بغلی

بغض داشت اما جلوشو گرفته بود...

.

.   سه ساعت بعد

.

چه خوب شد سردردم بهتر شده!

و با لبای خندون از در رفت بیرون


پ.ن:حالش قشنگ مثه حالات دو هفته پیش من بود!

کاش الانم مثه الان من باشه

نظرات 1 + ارسال نظر
همکار همکاری یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:06 ب.ظ http://daramadkasbkonid.persianblog.ir/

سلام دوست عزیز
وبلاگ خیلی خوبی داری می خواستم اگه بشه به من هم کمک کنی
منو لینک کن تا بتونیم به هم کمک کنیم
اگه آماده ای منو به اسم " جالبه نه؟! " لینک کن بعد بیا بگو با چه اسمی
لینکت کنم
منتظرتم ها
یادت نره
[گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد