چن وقته بدجور جای خالی کنج اتاقم بین شوفاژ و کمد ...
پناه گرفتنم زیر پتو و کتابی که فقط جلوم باز بود رو حس میکنم...
واسه چرت زدن یواشکی کنارشوفاژ ... و نگرانی از تموم نکردن مبحث امتحانی ای که کمتر از دوساعت دیگه برگزار میشه....
واسه "وقت هست"گفتنام و آخر سر هم باآیه الکرسی سرجلسه رفتن...
دلم تنگ شده
Zoode hanoo...
نه خیلی وقته