...این که واسه معرفیش بخوام یه سری صفت پشت هم ردیف کنم جالب نیس
از کاراش گفتن و جزیی گفتن خیلی بهتره
نحوه ی ورودش به زندگیم خیلی خاص بود اصن نفهمیدم چی شد یهوو که دورو برمو نگاه کردم دیدمش
وگفتم :سلام
شاید به خاطر اون حرفی بود که یه شبی با خدا درمیون گذاشتم کی میدونه!؟
نگاهش خیلی بازه خیلی
شاید اون چیزی رو که من بعد از کلی فکر بهش میرسم تو نگاه اول درک میکنه
(مثل قضاوت راجع به یه دختره اون روزی.)
من به اون جور آدما یه نگاه دیگه و البته اشتباه داشتم که خیلی قشنگ برام اصلاحش کرد
نمیدونم به این میگن مشکل یا نه اما ازیناس که زیادی حواسش بهته و حرص میخوره چیزایی که باید برام مهم باشه بیشتر واسه اون مهمه
نمونه ی بارز درسم
شاید برای همینه که چن وقتی هست جدی تر شدم چون باحرفاش عذاب وجدانمو تو روزایی که درس نمیخونم بیشتر میکنه
بسه دیگه زیاد شد
سلام.
خیلی خوبه که اینطوریه.منم باهاش موافقم.
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای عاشق قالب وبت شدممممممم مینایی
اون شکلک هم واسه مطلبت بود همی...
مرسی مینااااااااااااااااااااااااااااااااا جون از حضور سبزت...
اینی که باعث شد روحیه ات عوض شه دستش درست!!!
دستش درست
ینی اینقد معلومه؟!
این که قالبه خونه ی ماس!!
البته قالب نظراتتو که هنو عوض نکردی ولی ما به بزرگیه خوده خودمون میبخشیم!
ع ک هی!
(تونستی بخونی؟!)
من ذوقیده بودم که قالبم جایی نیس
بلد نبودیم خب
دستش درست؟! هه!!! نمیدونممممممممم!!!
لات های نونوچه ستان میخوان بگن کارش حرف نداره میگن دستش درست
معنی دقیقش رو نمیدونم!!! دی!
خب منم تایید کردم شمارو
ایراد نگرفتم که!!!
اولا خیلی وبلاگت قشنگه دوما اینی که اینقدر نظراتت رو تغییر داده کی هست بلا؟
بابا گاماس گاماس....
میگم حالا