بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم
بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم

حلالیت

دلم گریه میخواد...  

یه بغض گنده تو گلومه از دیشب نمیتونم بترکونمش.... 

کلافه ام اعصابم خورده ...   

 تنها جایی که میتونم حرف بزنم اینجاس 

دوس دارم غر بزنم به کسی چه؟آره اصن لوسم دوس دارم...به کسی چه مربوط وقتی جای کسی نیستی قضاوت نکن 

راستی اومدم بگم حلال کنید...  

آخه آمپولامو که اشتباه زدم هیچ سر ساعتم نزدم هیچ حرفم نمیتونم بزنم هیچ از پریشب شام هم هیچی نخوردم هیچ عطسه هم نمیتونم بکنم هیچ وضو با بدبختی میگیرم هیچ...

قیافم ریخته به هم هیچ .... 

کلا هیچ.... 

 

بترک لامصب

نظرات 3 + ارسال نظر
نونوچه سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:07 ب.ظ http://nonoche.blogsky.com

چقد داغونی مینایی

نونوچه سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:14 ب.ظ http://nonoche.blogsky.com

مینا؟!

خسته شدم
خسته....

نونوچه شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:00 ب.ظ http://nonoche.blogsky.com

الهی...

خوبم الان ولی یه نموره زیاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد