بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم
بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم

دیوونم میکنه...

واقعا نمیدونم تو این موقعیت چیکار باید بکنم... 

پنهون کردن اینجا احمقانست... 

همه میفهمن وزن نگاه همو... 

 

حرفاش خنجره به قلبم اما تظاهر میکنم 

 

آخه خیر سرم باور دارم به قدرت باور 

                                               به قدرت فکر و به قدرت نگاه 

 

خودت به خیر بگذرون... 

 

روحیه ...فقط روحیه.. 

بهش برگردون  

 

به خدا اینجاس که کمر آدم    دل آدم    و     نگاه آدم         میشکنه 

 

اما نیاد روزی که اعتقادش... 

 

خدا همون یه درصدم .... 

فقط یه شوک ...یه بازی.... 

یه بازی که زود تموم شه 

باشه؟ 

تور رو به زینبت...

نظرات 1 + ارسال نظر
nazi شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:24 ب.ظ http://mikrobe-sorati.blogsky.com

ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند و چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند. تلاطم های زندگی حکمتی از خداوند است .. پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد