بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم
بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم

تصمیم کبری!

هیچ دلیلی برای غصه خوردن نمیبینم! 

درسته دندونمو جراحی کردم و الان درد دارم اما.... 

خدارو شکر که دندونی داشتم که جراحیش کنم حسی دارم که درد رو احساس کنم و ...... 

درسته آخرین سال مدرسه ست و غصه داره اما.... 

این یعنی من بزرگ شدم اون قدری که دیگه باید برم دانشگاه!!! 

درسته لای کتابمو باز نکردم واسه کنکور اما ....

شاگرد خوبی ام و هنوزم از خیلیا جلو ترم و وقت دارم ....

درسته یه مدت الکی به یکی دل خوش کردم اما.... 

خداروشکر که مقاوم شدم تا زود احساساتی نشم و زود باور نباشم ....

کلا شما هم بیخیال پست قبلی های من شید که وقتی یادشون می افتم واقعا شرمنده میشم 

میشه نخونیدشون؟؟؟؟ 

من که میدونم میخونید اما نخونید  

جون هر کی دوست دارید  

چرا پاکشون نمیکنم؟؟ 

چون یه حسی بهم میگه بودنش عبرته!!!!!! 

خلاصه من عوض شدم ُحال و هوای اینجا هم عوض میشه ایشالا.....

نظرات 3 + ارسال نظر
خوده خودم جمعه 8 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:45 ب.ظ http://www.tahnayiyam.blogsky.com

تکلیفهه مایی که همون موقه همشو خونده بودیم چیه؟!
ازینا:؟

من و تو دوشنبه 11 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:36 ب.ظ

بابا متحول!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

دوست چهارشنبه 4 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:26 ق.ظ

خیلی خوشحالم
گفته بودم نوشته‌های قبل ترت خیلی متفاوت بود.
امیدوارم همونطوری بشه. زلال و پاک
ان شاالله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد