بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم
بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم

وایییییییییی

یعنی ها واقعا برای خودم متاسفم یعنی واقعا هیشکی هیچ نظری نداره که دلم خوش باشه !!!

نظرات 4 + ارسال نظر
نوید شنبه 27 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:29 ب.ظ

عاجز و سرگردانم نه از آنچه دانم دارم و نه آنچه دارم دانم . چون توانستم ندانستم و چون دانستم نتوانستم .

نوید شنبه 27 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:30 ب.ظ

اگر داری طرب کن، و اگر نداری طلب کن، یار باش بار مباش، گل باش خار مباش

نوید شنبه 27 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:32 ب.ظ

سلام تبسم جان غصه نخور اینجا یک جوریه ادم وقتی میخونه بیشتر می ره تو فکر تا اینکه بخواد نظر بده ...

نوید شنبه 27 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:37 ب.ظ http:// قانونشکن

یک چیزی می گم ، تعارف نمیکنم چون اصلا اهل تعریف الکی نیستم . اینجا خیلی ارامش بخشه . تو هم تا وقتی اینجا خودت باشی و از دلت بنویسی برای همه دلچسب میشه. من سعی می کنم بیام همیشه اینجا و از اینکه گهگداری میای خیلی ممنونم .

خیلی ممنون از لطفت آرامش این جا هم از وجود شماست بدون بازدید کننده این جا سرد و بی روحه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد