تقدیم به عزیز ترین معلم
خانم سجادی عزیزم:
تو چون سجاده ای بودی برایم رو به دریا
همانند گل و بستان و صحرا
تو بودی رهنمایم از جهالت
به سوی روشنی و حق ، هدایت
تو با دستان پر مهرت نشاندی
گل نو پای مهر و آرزو را
و در گوشم تو با لالایی خویش
بگفتی قصه ی عشق و صفا را
شناساندی به من روی خدا را
تمام جلوه ی حق و وفا را
و حالا من ز اعماق وجودم
نثارت میکنم صد آرزو را ...
یکی از معلم هامون میگه اگه به یکی دلبستی سعی کن وابستش نشی و اونو به عنوان یه الگو انتخابش کنی و ویژگی های مثبتش را تو خودت افزایش بدی و ازش کمک بگیری. میگفت براش دعا کن تا خدا همیشه همراه و مددکارش باشه و هیچ وقت تنهاش نذاره و کمکش کنه تا ویژگی های مثبتشو افزایش بده و اگر هم بدی ای داره رفعش کنه .
دعا میکنم برای همه ی معلم هایی که با جون و دل تدریس میکنن ، فرقی نمیکنه چه درسی ، بلکه همه ی اونایی که تدریس میکنن راه زندگی کردن رو، راه خوب بودن و خوب موندن رو ...
التماس دعا
سلام
اگر رد پای بازدید کنندگان را بگیرید خواهید دید که همیشه سر می زنم اما چون مطلبی که درخور شما باشد به ذهنم نمیرسد بی سر وصدا دور میشوم.
اساتیدی مانند شما را فراموش نخواهم کرد
موفق باشید
بابا بی خیال
اتفاقا خانوم گلبازم میگه:
لست سشن یو ور اپسنت.وای؟!
سلام.
ایام عزادرای بانوی دوعالم بر شما تسلیت باد .
در آن گذر تنگ چه گویم که چه ها شد
ثانی سگ هاریست ز قلاده رها شد
با حمله او محسن شش ماهه فدا شد
از محنت زهرا چه بگویم چه نگویم
بر خانه امن شه مردان شرر افتاد
ناموس علی دخت نبی در خطر افتاد
صدیقه پس از سقط جنین پشت در افتاد
از غربت زهرا چه بگویم چه نگویم