بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم
بهشت من

بهشت من

رفتن چه سخت است وقتی زمین چسبناک است و پاهایت از موم

روز نو

روز نو همان روزی است که به نام نوروز خوانده می شود

همان طنین و هلهله و شادی و سفره سبز هفت سین

روز نو همان دیدار نوست و لحظه هایی که بوی سمنو می دهند.

روشنی چشم ما!، نوروز کی می آید؟؟؟

گل نرگس

ای کاش می دانستم در کدام جمعه خورشید از همیشه زیباتر است!!! 

در آن روز چشم ما به دیدن تک گل سرخ باقی مانده روشن می شود...
نظرات 1 + ارسال نظر
نوید جمعه 14 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 01:10 ب.ظ http://lawbreaker.blogsky.com

سلام ، داستان مادر چقدر قشنگ و احساسی بود . خیلی لذت بردم . همیشه عاشق این داستان های یک صفحه ای احساسی بودم.ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد