خداوندا قسم بر اخترانت
به حق و حرمت پیغمبرانت
به راز غنچه ی نشکفته در باغ
به درد لاله ی بنشسته با داغ
به پاکی زلال چشمه ساران
به عمر کوته یک قطره باران
مرا زین خودپرستی ها رها کن
چنان اندیشه ای بر من عطا کن
که تقدیری که از آن ناگذیرم
توانم جبر و قهرش را پذیرم
و یا عظمی چنان پیگیر بخشم
که ناتقدیر را تغیییر بخشم